شاید هم

حس سربازی که بعد از مدت ها جنگیدن با حس پیروزی برگشته

اما می‌فهمه چیزی از خونه ش باقی نمونده

به خاطر جنگی که فکر می‌کرد توش پیروز شده

ادامه خواندنشاید هم

۱/۱/یه سال دیگه

  • Post author:
  • Post category:تضاد

حس سربازی

که بعد از مدت ها جنگیدن برگشته خونه ش

اما می‌فهمه همه ی اون چیزایی که برای می‌جنگیده

توی همون جنگ از بین رفتن…

ادامه خواندن۱/۱/یه سال دیگه

بهار

  • Post author:
  • Post category:تضاد

چی میشد اگه بهار زودتر میومد
اگه حداقل یه سال، یه بار… بهار زودتر میومد
اگر نمی‌رفت
چی میشد اگر میومد و همیشه میموند
فصل ها چجوری میشدن
زندگی ها
آدم ها
چیا فرق میکرد
اصن کجای دنیا خراب می‌شد

ادامه خواندنبهار

ندارد

  • Post author:
  • Post category:تضاد

مسئله این نیست که خودت خسته نیستی، یا نمیترسی با حس نمیکنی نمیتونی
ماجرا اینه که وقتی دستش رو دورت حلقه کرده و سفت بهت چسبیده و بغلت کرده
چیزی برای ترسیدن وجود نداره
باید انجام ش بدی
باید تا تهش بری
باید آروم ش کنی
باید بهش بگی نترس… من… هستم…

ادامه خواندنندارد

پروانه

توی روزگاری که روی صدای فریادها با صدای شلیک و نعره سرپوش گذاشته میشه
توی روزگاری که خون ها زیر پوتین ها گم میشن
توی روزگاری که صدای ضجه بین هیاهو و شلوغی به گوش کسی نمیرسه

گاهی یه نجوا از ماه ها دورتر باقی می مونه
گاهی یه نجوا از کیلومتر ها دورتر شنیده میشه
گاهی یه نجوا عجیب به دل میشینه

گاهی جای خالی یه نجوا به شدت حس میشه

ادامه خواندنپروانه

یه شهری هست که همه شون مسافرن

  • Post author:
  • Post category:تضاد

و خدا انسان را آفرید

و بهشت را

و انسان حماقت را آفرید

و جهنم را

و دوستی را

و فراموش نکردن را

و خیانت را

و فراموش نکردن را

ادامه خواندنیه شهری هست که همه شون مسافرن

۰۹:۰۹ ۹۹/۰۹/۰۹

مثلن ۸۸/۸/۸ رند و خاص و خفن و آخرین تاریخ اینجوری ِ قرن نبود؟ مثلن ۱۴۸۸/۸/۸ همه مون زنده ایم؟

یا اینکه آدم ها انقدر پوچ نبودن… انقدر در کثافت دست و پا نمیزدیم که دنبال دلخوشی های الکی باشیم تا باهاشون میلیون ها عکس و استوری و پیام مسخره تولید کنیم

دلخوشی برای یه لحظه ی رند؟؟

مگه باقی لحظات عمر قرار نبوده خاص باشن؟ مگه بقیه شون دوباره تکرار میشن…؟

ادامه خواندن۰۹:۰۹ ۹۹/۰۹/۰۹