وقایع نگاری یک میزبان
مهمون ها نشستن و مشغول تولید مزاحمت صوتی + دیدن تلویزیون
صدای استفراغ کردن بازیگر زن پخش میشه
و بلافاصله پسرداییم که کلاس اوله: حامله ست!
مرده ی این ملت و اطلاعات و آگاهی هاش و صدا و سیماشم!
مهمون ها نشستن و مشغول تولید مزاحمت صوتی + دیدن تلویزیون
صدای استفراغ کردن بازیگر زن پخش میشه
و بلافاصله پسرداییم که کلاس اوله: حامله ست!
مرده ی این ملت و اطلاعات و آگاهی هاش و صدا و سیماشم!
پلیرم رو گذاشته بودم روی حالتی که خودش یه سری از آهنگ هایی که تاحالا پلی نکرده بودمشون رو پخش کنه:
اولی: عاشق بمونیم از یه خانومه که نمیدونم کی بود
دومی: یونیت فور ـ ولنتاینز د ِی
سومی: حالم بده، حالم بده، عشقم رفته نیومده ؛ با حالت لکنت (بنیامین)
نتیجه اینکه
اولن من اینا رو ریخته بودم تو پلیرم!
ثانین این پلیر ما بدجوری عاشق شده طفلک!
ثالثن … ای بابا
.
سه – چهار روز پیش داشتم با خودم فکر میکردم اگه خاطراتم از تاکسی سوار شدن هام از چهارم – پنجم دبستان تاحالا رو نوشته بودم، تا الآن یه کتاب برای چاپ داشتم!
امروز یه تاکسی سوار شدم؛ طرف بدون هیچ دلیلی رفت تو لاین مخالف و به مسیرش ادامه داد همینجوری! اونم تو خیابون دو طرفه ای که وسطش جدول کشی شده و دو لاینش با جدول از هم جدا شده
.
عنوان پست هم مربوط به موردی ِ که امروز روی شمشاد های کنار پیاده رو پهن شده بود! :)) لازمه بگم زنونه بود یا مردونه؟!
خداییش کشور بهتر از ایران؟ شهر بهتر از تهران؟ تفریح بیشتر از این؟
البته اینکه عنوان پست میتونه به راحتی یه وبلاگ رو بین پربازدید ترین ها قرار بده هم مسئله ی جالب و تأثیر گذاریه!! نمونش وبلاگ بچه های دانشگاه تهران جنوب و این پستشون!
ـ دو ساعت از شروع رسمی نمایشگاه الکامپ ۲۰۰۹ ، مهترین نمایشگاه کامپیوتر ایران (!) گذشته بود، اما غرفه دار ها کماکان مشغول نصب وسایل و پاک کردن شیشه و در آوردن لپ تاپ و مانیتور از جعبه بودند
ـ ظاهرن از برگزار کردن ِ نمایشگاه فقط غرفه دار کردن ِ دختر های خوشگلش رو بلدیم
و از بازدید کردن نمایشگاه از غرفه ها شکلات پیچوندن و اشانتیون و کیسه و ساک دستی گرفتنش رو
ـ افراد داخل غرفه ی مربوط به مدیریت حوزه علمیه خواهران ، همگی مرد بودند
ـ آقا چه لاسی میزدن این دختر و پسر های غرفه دار ، با همسایه هاشون توی غرفه های دیگه!!
ـ گاج یه مدل لپ تاپ توی نمایشگاه عرضه کرده بود
ـ در محوطه ی نمایشگاه الکامپ امسال حدود ۱۰ الی ۱۵ تا وایرلس لن (Wlan) وجود داشت و قابل پیدا کردن بود
اما تمامشون پسورد میخواستن
بجز شبکه ی بی سیم مبین نت و ایرانسل ، که وایرلس لن ِ مبین نت به خاطر سرعت پایین عملن قابل استفاده نبود و مال ایرانسل هم توی غرفه خودش قابل استفاده بود
پس در نتیجه وقت خودتون رو تلف نکنین و سعی نکنین که با موبایل به شبکه وایرلس الکامپ وصل بشید. در صورتی هم که مثل من خواستید هم یه استراحتی بکنید و هم گوشی موبایل خودتون رو آپدیت کنید، برید سراغ سالن اختصاصی ایرانسل
ـ اسم شبکه ی وایرلس ایرانسل به شکل احمقانه ای D-link بود و اسم خودشون نبود
ـ وقتی از خانمی که مسئول بخش دوربین غرفه سونی بود ، در مورد آپدیت فرم ور دوربین پرسیدم حس کردم عملن داره سوت میزنه و اینا
ـ از اونجایی که توی ایران ما همیشه باید هرکاری رو از پایه شروع کنیم ، و از اختراع چرخ و کشف آتش دوباره مراحل رو شروع کنیم، با پرس و جو متوجه شدم که هرکدوم از بانک های ما تیم انفورماتیک خودشون رو دارند و به صورت مجزا امنیت شبکه ی خودشون رو تأمین میکنن. و اصولن شرکت هایی مثل وری ساین و غیره به درد نخور محسوب میشن!
حتا وقتی از مسئول انفورماتیک بانک ملی ایران پرسیدم که هر بانکی خودش دیتا سنتر داره؟ جواب داد که بله و دیتاسنتر ها داخل ایران هستن. و مسئله ای که پیش میاد اینه که استاندارد های ضد حریق و ضد زلزله و … بودن ، چندین متر زیر سطح زمین بودن، پدافند هوایی داشتن و غیره رو هم هر بانک برای خودش تأمین میکنه؟؟!
ـ همراه اول (لابد به خاطر رو کم کنی!) یک سالن رو به صورت اختصاصی در اختیار داشت
اما ایرانسل دو تا سالن گرفته بود :)) (لابد مخابرات فکر ِ اینجاش رو نکرده بوده!)
ـ دلم برای ایرانسل سوخت! مردم دسته دسته ساک های تبلیغاتی ایرانسل رو میگرفتن و بدون هیچ توجهی، تمام تبلیغات و کاغذ های توش رو میریختن دور! ۲-۳ نفریشون به من گفتن: فقط ساکش به دردمون میخوره
ـ مادیران یه تلویزیون ِ ۱۰۸ اینچ ( ۲۷۰ سانتی متر ) توی غرفه اش به نمایش گذاشته بود که قیمتش ۱۶۹ میلیون تومن بود
حساب کردم با حقوق حال حاضرم اگه بخوام بخرمش یه چیزی حدود ۵۰ سال باید پولم رو جمع کنم
ـ پیشرفته ترین تکنولوژی های موجود در نمایشگاه ، مربوط به صنعت چاپ و صنعت بتونه کاری بودند
که اولی روی ساک ها و کیسه های تبلیغاتی نمود پیدا کرده بود و دومی روی صورت دختر ها
– – – – –
بار علمی؟ سخت افزار؟ نرم افزار؟ محصول جدید؟
بیخیال بابا! شوخی نکنین!
اصولن هرچیزی که توی الکامپ ( و تقریبن همه نمایشگاه های کشور هایی مثل ایران ) وجود داره رو بیرون از نمایشگاه هم میشه پیدا کرد. اما خوبی نمایشگاه اینه که تا حدی یکجا و جمع و جوره
و اگه بختت هم بلند باشه، ممکنه بتونی چنتا غرفه دار با سواد و این کاره پیدا کنی، تا سؤال هات رو ازشون بپرسی
اما در کل: مهم همین دور هم بودن هاست!
————
این عکس ها هم مال امروز صبح ِ (۳/۹/۸۸) که رفته بودم پارک
پارک طالقانی ( جهان کودک )
فرق یه دختر معمولی با یه بازیگر زن اینه که
اگه همون کارایی رو که اون بازیگر میکنه، این دختر انجام بده
بهش میگن فاحشه
فرق من با محسن نامجو اینه که
اگه همون چیزایی رو که اون میخونه، من بگم
بابام دیگه خونه راهم نمیده
این شعبه: آیس پک؛ بستنی ِ ایرانی
اون شعبه: آیس پک؛ تحت لیسانس آیس پک ِ انگلستان