یادته وقتی کوچیک بودیم
ـ اونوقت ها که صندلی میذاشتیم زیر پامون ، تا ببینیم ” آدم بزرگا ” دنیا رو چه جوری می بینن ـ
وقتی مداد رنگی جدید برامون می خریدن چیکار می کردیم … ؟
می دوییدیم می رفتیم یه نقاشی می کشیدیم … ه
خیلی وقت بود نقاشی نکشیده بودم … ه
خیلی وقت بود کسی برام مداد رنگی نخریده بود … ه
اما امروز یکی کشیدم! ه
آخه یه بسته مداد رنگی هدیه گرفتم
فقط فرقش این بود که دیگه کسی نبود که بهم بگه ” از خط بیرون نزن ” ه
خیلی وقته که خودم باید حواسم باشه که از خط بیرون نزنم … ه
Secret Garden – Pastorale
تاریخش رو یه سال اشتباه زدم! ظاهرن هنوز تو 87 هستم :) – 21/1/88
آخی !!!!!!!!!!ه
منم فقط با مداد رنگی نقاشی می کنم
هنوزم که هنوزه
اما خوب خودم واسه خودم مداد رنگی می خرم
.
خوشگل کشیدی
.
دوست داشتم
.
.
.
خیلی وقته یه نقاشی با زمینه سفید نکشیدم .. اوهچرا دو تا کشیدم یکیش قابش مونده یکیش رنگش
.
.
.
مرسی امین خیلییییییییییییی
راستی اول هم شدم :دی
خیلی دوست می دارم نقاشیتو
مخصوصاً زاویه اش رو
من از همون کودکی نقاشی خوب نکشیدم
هنوزم که هنوزهن بلد نیستم
اما خب، به جاش مال ِ تورو نگاه می کنم کیف می کنم
مانی
موزیک ….ه
خیلی وقت دلم می خواد برای دلم چیزی بکشم
جدا از کارای درسی
دلم می خواد خوم ُ هر روز
تو آینه بکشم
احساس می کنم بعضی کارا، از جمله نقاشی کشیدن، اذیتم می کنه. تلاش برای بچه شدن، یا بچه موندن
آخرین باری که با مداد رنگی نقاشی کشیدم، سر درس بافت شناسی بود، یادته؟
و البته، گاهی، بعضی کارا هست که فک می کنم واجبه، مث شوخی پیامی
اونم خیلی وفته انجام ندادم
بچگی اون قدرام خوب نیس، یا بهتره بگم فقط بعضی جنبه هاش خوبه(صحبتای شنی رو که عمرن یادت باشه!:دی)ـ
چرا من اخیرن همش دارم بهت میگم “یادت میاد”؟ خب خودت شعور داشته باش بفهم چی میگم دیگه!:دی
زاویه دیدش از خود نقاشی بهتر بود… خیلی خوب بود!خیلی
:)
الان باید بگم ایول و از اینا؟
!راستی آدمشم رو دوس دارم … چون بنفشه
be nazare manam zaviash aliye. man hich vaght naghashe khobi nabodam vali to mesle inke naghashit khobe
یگانه
من اینو مثه همون زمان بچگی کشیدم
وگرنه اینکاره نیستم
تو چرا نقاشی هاتو نمیذاری؟؟
مانی
مخلصیم
کچل
اُه
:D
سعید
انجام بده خب
تو که به اندازه ی 200 سال خاطره داری! خب بچگیاتم جزوشونه دیگه
چشونه؟
مریـَ
ایشاللا با آدمای بنفش محشور بشی
:D
سمیرا
این که همینجوریه
اما یه زمانی بدک نبود
یادم رفته
:(
بد نیستن، اما دلیلی برای بازگشتشون نمی بینم. وقتی بچه میشم زود احساس پوچی می کنم
هرجور می خوام بنویسم نمی شه. بحث می طلبه
نقاشیت جالبه
پر از معنا
.
من هنوز هم دوست دارم به سبک بچگس نقاشی بکشم ، هنوز هم بچه ام البته
بعید هم میدونم بزرگ بشم
!
ه م م م یادم میاد زمانی که میرفتم بالای میز با صندلی یا چهار پایه میذاشتم زیر پام تا ببینم وقتب قدم بلند بشه چطوری بقیه چیزها رو میبینم
!
نردبان رو خیلی خوب کشیدی
:)
خورشیدت نباید اشعه هاش پررنگ می بود ، باید همون زرد می بود
الان خواستم بگم حالا ماه شدی امین ! جدا خودت شدی مرد ! همون قضیه ی توی پارک که بهت گفتم … اصلا می خوام یادآوری کنم اذیتت کنم !می تونم ، می کنم !
متنتون خیلی خیلی قشنگ بود
موفق باشید