جانا سخن از زبان ما می گویی
تازه انگار این بی شعوری ها از اینجا درز کرده و وارد دنیای خارج شده
تا به طرف می گی بالای چشمت… صبر نمی کنه ادامه بدی، بعد تازه می ره خونه می بینه بالای چشمش سیاه شده بوده ولی انقدر عجول و مغروره و بخشیدن برای دل سنگیش سخت شده که سعی می کنه فکر کنه اون سیاهی بعد از شنیدن اون جمله ی ناقص ایجاد شده و به همین راحتی یه رشته رو کات می کنه
شاید به سادگیه یه کلیک هم بشه رخ داد !
من هدرم رو دوس دارم ولی !
ممنون اومدی و نظر دادی، در ضمن فکر میکنم اگه فونت وبلاگت رو بزرگتر کنی بهتر باشه. با اجازه فیدت رو مشترک شدم.
شعور !
جانا سخن از زبان ما می گویی
تازه انگار این بی شعوری ها از اینجا درز کرده و وارد دنیای خارج شده
تا به طرف می گی بالای چشمت… صبر نمی کنه ادامه بدی، بعد تازه می ره خونه می بینه بالای چشمش سیاه شده بوده ولی انقدر عجول و مغروره و بخشیدن برای دل سنگیش سخت شده که سعی می کنه فکر کنه اون سیاهی بعد از شنیدن اون جمله ی ناقص ایجاد شده و به همین راحتی یه رشته رو کات می کنه
:))))
امین عاشقتم! خیلی حال داد بلاگت
الان به شعور خودم افتخار کردم
:دی
:))
خوب بود
خوب بود
خوب بود
خوب بود
خوب بود
خوب بود
.
.
.
.
.
چرا من اینجا نظر می ذارم نشنون نمی ده
می خواستم بگم زدی وسط خال
:)