– اصلاً هیچ فکر و احساسی داری؟ نظرت درباره ی گناه چیه؟
+ بذار یه چیزی رو ازت بپرسم. به خاطر چی زندگی میکنی؟
– زندگی میکنم…
واسه این زندگی میکنم که…
به خاطر حفظ و دوام این جامعه ی بزرگ…
برای خدمت…
+ این یه چرخه ست!
تو داری برای ادامه ی زندگیت، زندگی میکنی!
هدفت چیه؟
– هدف تو از زندگی چیه؟
+ حس کردن
چیزی که تو تا حالا انجامش ندادی…
نمیتونی بفهمی چیه
اما مثل نفس کشیدن ضروریه
و بدون اون… بدون عشق، بدون خشم، بدون غصه…
نفس کشیدن چیزی جز تیک تاک ساعت نیست
—-
اولین چیزی که در مورد احساس باید بدونی اینه که اون ارزش تضاد و تناقض داشتن رو داره
ولی بدون مانع، بدون کنترل، احساس یه آشفتگیه
—-
دیدنش برای آخرین بار، فقط شرایط رو برای کاری که میخوای انجام بدی سخت تر میکنه
احساس یه اشفتگیه.
راست می گی.چه خوب گفتی. احساس یه اشفتگیه.