شخصی
برای کسی خاطره نسازین
اگه ممکنه روزی خاطره تون باشه و خودتون نباشین
خاطره ها قاتلن
چمیدونین وسط عروسی ، رقص نور و دود و آهنگ و قر دادن ملت ، زار زدن یعنی چی…
پ ن : عروسی دختر داییم
پ ن : ر ک خاطره ی عروسی پسر عموم. چند ماه پیش…
به داییم میگم ایشاللا عروسی پسرت. میگه ایشاللا عروسی تو. میگم ای بابا. میگه آره از تو گذشته، دیگه پیر شدی
خدا؛ راست میگن. من آدم این زندگی نیستم. از اولم نبودم. هم تو میدونی، هم خودم، هم… از چی میترسی خدا؟
هرکی فک میکنه دارم کـسشر مینویسم مشکلی نیس. اما نیاین بگین داری ناز میکنی که میرینم بهتون. توی مود حال بهم زنی هستم
تفاوت ۲
فرق یه دختر معمولی با یه بازیگر زن اینه که
اگه همون کارایی رو که اون بازیگر میکنه، این دختر انجام بده
بهش میگن فاحشه
دانشگاه
ورژن بلاد کفر >> دانشگا
ورژن وطنی >> دانش گا
اینم یه نمونه ی دیگه از پیشرفت
راهنمایی و دبیرستانمون
دانشکدمون
شروع ِ بازی
شروع این بازی ِ مسخره
بوسیله ی بازی ِ مسخره ی دو نفر دیگه رقم خورد
اما جای درد دارش اونجاست که فکر و عقل و منطق و علم و تجربه و دین و فلسفه و عرفان میگن که نه تنها بازی نیست و مسخره نیست
بلکه دقیق ترین مجموعه ی منظم ِ که بوسیله ی دقیق ترین ِ سازنده ها ساخته شده
اما یه چیزی توی وجودت هست که میگه هم بازی ِ ، هم مسخرست!
کماکان
So give me reason to prove me wrong, to wash this memory clean
—————–
فک کن ساعت ۶ گذشته و هوا تاریک روشنه. از صبح سه راند کلاس ِ سه واحدی ِ اختصاصی داشتی و داری برای راند بعدی آماده میشی
تو حیاط دانشکده، بغل باغچه رو سنگ دراز کشیدی و داری با تلفن حرف میزنی
یهو یه آقاهه (ناظم ِ دانشگاه؟ ) میاد میگه: بلند شو! {تا حالا کسی رو از نمای زیر (!) دیدین؟} – میگی: چرا؟ – میگه: دانشگاه ِ ! – میگی: دانشگاهه دیگه! همه خودی هستن! – میگه: دخترا از اینجا رد میشن!!
—————–
راستی! دلم برات تنگ میشه…
انشا
درباره ی چیستی و چرایی شیشه نوشابه و نقش آن در زندگی مردم و حکومت ها، آنچه میدانید بنویسید.